یه زن هزار تا شتر می بخشه

میشه فدای جون پیغمبر

یه زن سوار یک شتر میشه

میشه بلای جون پیغمبر

قضاوت کن که کدوم از این دوتا

گوهر زمین میشه؛ کوثر آفرین میشه

قضاوت کن که کدوم از این دوتا

آبروی دین میشه؛ ام مومنین میشه

روز جمل لباس سبزش رو پوشید

حسن به احترام مادربزرگش

تو معرکه شتر رو رفت و زمین زد

حسن به انتقام مادربزرگش

یه زن با ثروتش برا اسلام

شبیه ذوالفقار حیدر بود

یه زن شبیه پدرش اما

مسلمونم که شد یه کافر بود

فقط اون زن ام مومنین میشه

که خدا پرست بودند دونه دونه اجدادش

فقط اون زن ام مومنین میشه

که امام ما حیدر، بوده تنها دامادش

یه زن خدیجه میشه که نسلش 

اول و آخرش فقط نوره

یه زن برا اینکه نیاد نسلش 

خدا رو شکر اجاقشم کوره