عمریست گرچه خواندم با گریه، ربّنا را
هم توبه را شکستم؛ هم حرمت خدا را
با اینکه جاهلانه، مهمانیاش بههم خورد
پیش همه نگهداشت، او حرمت گدا را
یا ربّی، یا الهی! یا ربیّ، یا الهی
نگذاشت آبرویم پیش کسی بریزد
هرچند که گناهم بد بود و آشکارا
بالا نشسته بودم؛ کبرم مرا زمین زد
یکبار هم نبردم، فرمان کبریا را
غفّار بود و بخشید؛ ستّار بود و پوشاند
جایش چهکار کردی، بیعفّتی مارا
یا ربّی، یا الهی! یا ربیّ، یا الهی