بانوی جلیله ، ای جانم عقیله
نطقت بی بدیله ، ای جانم عقیله
عباست کفیله ، ای جانم عقیله
یاس و الماسی و یاقوت و عقیق یمنی
جمع زهرا و اباالفضل و حسین و حسنی
دختر حیدری و مثل علی بُت شکنی
به خدا زینبی و خواهر ارباب منی
همه ی دنیا خاک پای تو
کوفه شد محو خطبه های تو
جذبه ی حیدر توو نگاه تو
ذکر یا حسینه هر نوای تو
...عمه ی سادات ، زینب کبری ...
راهت سلسبیله ، ای جانم عقیله
مستت جبرئیله ، ای جانم عقیله
بدخواهت ذلیله ، ای جانم عقیله
دخترِ عالمه ی اُم ابیها شده ای
بی سبب نیست اگر زینت بابا شده ای
خواهر بی مَثَل حضرت سقا شده ای
عمه ی ذُریه ی حضرت زهرا شده ای
پَر زده قلبم به هوای تو
حرم و صحن با صفای تو
مست و مجنونم با نوای تو
جان نوکرها به فدای تو
... عمه ی سادات ، زینب کبری ...