ماه رمضونه، وقت پروازه
هرشب در رحمت خدا بازه
امشب، شب نورانیترین رازه
رازی که بهشت، بهش مینازه
خونهی علی، آیینه بندونه
از نور ستارهها چراغونه
امشب، شب رحمت خدامونه
بیچتر بیا؛ شب، شب بارونه
دلداده منم که لطفتو دیدم
آزاده منم که دل به تو دادم
ای ماه! تویی تمام امّیدم
ای شاه! بهپای تو من افتادم
لطف و کرمت نمیره از یادم
غیر تو کسی نداده امدادم
غیر از این نداده یاد استادم
تو میرسی همیشه به دادم
از کرم، تو ضربالمثلی مولا
از بعد علی، تویی ولی مولا
ای شاه! تو و برادرت نور
الله و محمّد و علی مولا
این ذکرشه توو جمل حسن، حیدر
انوار علیالبدل حسن، حیدر
اتّحاد بیمثل حسن، حیدر
لبّیک یااباالحسن، حیدر
مولا! تو سلیمانی و من مورم
تو جلوهی خورشیدی و من، کورم
تو به ملک عشق، امپراطوری
من به تابعیت تو مأمورم
من به عشق تو قلندر شهرم
با دل غریبه با غمت قهرم
با علیعلی به حق شدم محرم
مجنون تو تا ابدُالدّهرم
حق زده به نامت عرشو سرتاسر
من توو حسرت غلامی قنبر
کار عاشقا توو این شبا اینه
تا سحر فقط مدد مدد حیدر
عشقمه توو نوکرای تو باشم
تا قنبر قنبرای تو باشم
مبتلا به ماجرای تو باشم
تا عمر دارم برای تو باشم