شدی پاره پاره، قصیده، غزل، مثنوی، چارپاره
سراشیب گودال برای تو شد بام دار العماره
شدی مثل تسبیح گرفته زمین با تنت استخاره
ناله زدی: حسین میا به کوفه، داد زدی: کوفه وفا نداره
و زخم تنت را شمرد است و نیزه، ستاره ستاره
سرت را بریدند که گوش کنده شود گوشواره
که آغوش زینب برای رقیه شود راه چاره
که بر بام باشد به یک کاروان کوفه گرم نظاره
ناله زدی: حسین میا به کوفه، داد زدی: کوفه وفا نداره
و زخم تنت را شمرد است و نیزه، ستاره ستاره
که بر بام باشد به یک کاروان کوفه گرم نظاره
که باشیم عمری، عزاداره انگشت های اشاره
سرت روی نیزه، تنت را جویده دهان ( قناره 1 )
شدی پاره پاره، دوباره دوباره دوباره دوباره
ناله زدی: حسین میا به کوفه، داد زدی: کوفه وفا نداره
توضیحات:
1- قناره یا چنگک قصابی٬ چنگکی برای آویزان کردن گوشت. قصابان گوشت را به آن آویزان میکنند و قطعه قطعه کرده، می فروشند.