چه احساس قشنگی میرسونه ، عجب حس عجیبی داره اینجا
انگار چشاتو بستی تو بهشتی ، چه بوی عطر سیبی داره اینجا
چه اسم دلنشینی رو میارم ، عجب حال و هوایی شور و شِینی
چه قطره های اشکی رو گونه ، همه یه رنگ همه امام حسینی
یکی گناه آورده ، دل سیاه آورده
یکی به پرچم امام حسین پناه آورده
یکی دعا آورده ، رو به شما آورده
یکی بابای پیرشو برا شفا آورده
… حسین جانم حسین جان ، حسین جانم حسین جان …
چه گنبد ملیحی داره اینجا ، مثه خورشیدِ توی آسمونه
انگار بغل گرفتی و میبینی ، دلتو سمت دستاش میکشونه
چه صحن باصفایی داره اینجا ، گوشه گوشش یه عاشق بیقراره
یکی درداشو میگه با رقیه ، یکی با اسم اصغر نجوا داره
یکی با آه خسته ، با گره های بسته
روبروی ضریح خوشگل آقا نشسته
یکی با چشمای زار میگه جون علمدار
منو برا خودت تا آخرین نفس نگه دار
… حسین جانم حسین جان ، حسین جانم حسین جان …
تو این دنیا که هر کسی یجوری ، یه دنیایی میسازه با یه لیلا
چقدر خوشحالم از اینکه میتونم ، بسازم زندگیمو با تو آقا
چقدر خوبه کنارت با تو بودن ، میکنه پر همه دلتنگیامو
دوسِت دارم به قد آسمونا ، دارم داد میزنم داری صدامو
خیلی دلم گرفته آقا منو نگاه کن
تورو به جون مادرت منو یه بار صدا کن
دارم میسوزم آقا دیگه توون ندارم
سرمو کِی دوباره رو ضریح تو میذارم
… حسین جانم حسین جان ، حسین جانم حسین جان …