منم آشوب و ذکر تو تسکینه
نجفت مرکز ثقل زمینه
همه دم ذکر روی لبهام اینه
فقط حیدر امیرالمومنینه
تو یداللهی اسد اللهی
دو جهان رعیت تو شهنشاهی
علی مولانا حیدر علی مولانا حیدر ...علی مولانا حیدر علی مولانا حیدر
قلم شاعر در وصفت حیرونه
دو جهان و انگشتت میچرخونه
تو دلیل رد الشمسی غیر از تو
کی میتونه خورشید و برگردونه