زخم دلم بهتر نمیشه
این حیدر اون حیدر نمیشه
زخم سرم هرچی که باشه
زخمِ میخ در نمیشه
زخم پهلوی زنه پا به ماه
نکنه هنوز نشد رو به راه
روضه هاشو گفتم هرشب به چاه
پشتِ در افتاده بود بی گناه
کشتنش اما میگفتن که خودش مُرد
خودش حتماً یه روزی محکم به در خورد
خودش خورده به جایی چشم و گونش
خودش آتیش گرفت لابد تو خونش