نمی دانم که می باشم، کجا بودم، کجا هستم

اگر عاقل، اگر دیوانه، خود را بر شما بستم

نمی دانم که می باشم، کجا بودم، کجا هستم

برانیدم، نخواهیدم، به عالم گفتم و گویم

که از جام شما سیراب و از جوی شما مستم

خطا دیدم، خطا کردم، از این در رو مگرداندم

نمک خوردم، نمکدان را شکستم، عهد نشکستم

روز من تو، شب من تو، همه عمرم تو

تو چه کردی، که من از خواب و خوراک افتادم

سائل این درم و نوکر مادر زادم

بابی انت و امی همه اجدادم

حسین آه آه آه ...



مطالب مرتبط

ای عهده دار مردم بی دست پا حسین
ای عهده دار مردم بی دست پا حسین

چهار شنبه, 15 تیر 1401

پخش
دلشوره شیرین
دلشوره شیرین

شنبه, 03 مهر 1400

پخش
این خیمه به اون خیمه
این خیمه به اون خیمه

چهار شنبه, 24 شهریور 1400

پخش