من و این نفس گرفتار؛ الهی العفو
تویی و این دل بیمار؛ الهی العفو
عوضم کن؛ عوضم کن؛ عوضم کن اینبار
خستهام زینهمه تکرار؛ الهی العفو
روبروی حرم و چشم به گنبد دارم
سرم و شانهی دیوار؛ الهی العفو
نکند بگذرد این ماه و نبخشی مارا
بگذر ای حضرت غفّار؛ الهی العفو
دل مارا بتکان تا که بریزد جز تو
آه از غلفت غمبار؛ الهی العفو
نکند آدم قبل از رمضان، باز شوم
باز نااهل و گنهکار؛ الهی العفو
به همان حامی تنهای علی در کوچه
به همان مادر تبدار، الهی العفو
به همان دست که از شال علی، کنده نشد
مگر از ضربهی بسیار، الهی العفو
به همان چادر خاکی در آتش مانده
در میان در و دیوار، الهی العفو
به نفسهای حسن، آه حسن! داد حسن
آی! لعنت به تو مسمار! الهی العفو