تیر محبّت تو را منم نشانه یا علی
گرفته بر زیارتت دلم بهانه یا علی
بار ولایت تو را به دوش دل گذاشتم
کوه معاصیم فتاد از سر شانه یا علی
ای ز دو دیده ام روان خون سر شکسته ات
ای ز دلم گل غمت زده جوانه یا علی
تو کز عطوفت دلت شیر دهی به قاتلت
دست تهی کجا مرا کنی روانه یا علی
تو قهرمان خیبری چرا کنار بستری
هما چگونه سر کند در آشیانه یا علی
ای پدر یتیم ها، دو چشم خود ز هم گشا
طفل یتیمت آمده بر در خانه یا علی
داغ تو کرده آتشم هر نفسی که می کشم
شعلۀ آهت از دلم کشد زبانه یا علی
فدای دیدۀ ترت چه شد که مثل همسرت
شد بدن مطّهرت دفن شبانه یا علی
قسم به خون پاک تو، به قلب چاک چاک تو
که کشته بارها تو را تیغ زمانه یا علی
مرگ تو بود آن زمان که بین خانه دشمنان
زدند همسر تو را به تازیانه یا علی
عمر تو یافت خاتمه در شب دفن فاطمه
بر جگرت ز داغ او مانده نشانه یا علی
طوطی طبع «میثمت» یاد کند چو از غمت
ناله دمد ز سینه اش جای ترانه یا علی