عشق من و تو چه ماجرایی دارد
این قصّه چه شاهی چه گدایی دارد
من بین صفا و مروه هم می گویم
ایوان نجف عجب صفایی دارد
روز خلقتش آدم، گفت یا علی لبیک
از خروش او عالم گفت یا علی لبیک
این صدا الهی بود ، ذکر دادخواهی بود
هر نفس بنی آدم گفت یا علی لبیک
قبل خلقت انسان شد ملائکه حیران
دید عرش مستحکم گفت یا علی لبیک
این بشر قدیمی بود، با خدا صمیمی بود
زان زبان و جان هر دم گفت یا علی لبیک
مُرده گر شود احیا شک نکن که در آنجا
روح عیسیِ مریم گفت یا علی لبیک
تا وِرا حقِ داور خواند ساقیِ کوثر
سلسبیل با زمزم گفت یا علی لبیک
هر که راه را گم کرد رو به مرتضی آورد
نور دید و شد خرّم گفت یا علی لبیک
در مراحل منهاج پله پله در معراج
خود پیمبرِ اکرم گفت یا علی لبیک
مستی مَلک از او هستی فلک از او
نور نیّر اعظم گفت یا علی لبیک
هر کجا ظفر دیدی صاحب هنر دیدی
هر نفس بدان او هم گفت یا علی لبیک
سوی کربلا کن رو با حسین شو همسو
در مُحرّم آن مَحرم گفت یا علی لبیک
ماند اندر آن بحران آل مرتضی عطشان
آب دجله و علقم گفت یا علی لبیک
با تواضع و اخلاص ساقی وفا عباس
بر فرات زد پرچم گفت یا علی لبیک
این شعار زیبا را فاطمه به ما آموخت
آن معلم اعلم گفت یا علی لبیک