چشم تو کرده ورم
چشمای شوهر تو گود افتاده زهرا
نمیخوام حتی ازت غذای ساده زهرا
نرو تازه پا کرده این خونواده زهرا
تو بری بگو چه خاکی به سرم بریزم
جون به لب شدم دیگه گریه نکن عزیزم
چی میشه دوباره لبخند تو رو ببینم
تو بری فاطمه به خاک سیاه میشینم
زهرا سادات کارت افتاده به کنیزات
زهرا سادات میری دست علی به همرات
زهرا سادات ...
میشه جارو نزنی
من بمیرم که تو به خادمههات رو نزنی
میشه وقتی راه میری تو خونه زانو نزنی
میمیرم اگه همین قدر هم تو سوسو نزنی
حرف رفتن نزن هنوز خیلی جوونی
کاش به جای این دعا حمد شفا بخونی
نمیخوای رو تو به من کنی منو ببینی
تو رو جون بچههات فاطمه کلمینی
زهرا سادات چه جوابی بدم به بابات
زهرا سادات چه کنم که نلرزه دستات
زهرا سادات ...
مه دل آروم نوونه
آخ علی تسه بمیره تره مردا بزونه
آخ مه سور کوثر بمونه با پا بزونه
بدینه که تو دری کندی تقلا بزونه
انده کفن و دفن سه مره نکن سفارش
من اصلا هیچی اقلا شه وچونه هارش
آتا غم بسه مره داغ پسر بزونه
بخدا میخنه ره چشم نظر بزونه
جان زهرا دره شونی خدا ته همراه
جان زهرا ته بوری مه رفق بونه چاه
جان زهرا ...