شاه گفتا کربلا امروز میدان من است
عید قربان من است
کربلا رنگین از خون جوانان من است
عید قربان من است
مادرم زهرا(س) در این گودال مهمان من است
عید قربان من است
خواهرم زینب پرستار یتیمان من است
عید قربان من است
زینب من پریشان و عزادار من است
روز ایثار من است
کشته ی بی دست عباس علمدار من است
روز ایثار من است
مادرم زهرا امروز غمخوار من است
روز ایثار من است
آسمان و ارض و انس و جان هوادار من است
روز ایثار من است
گریان است ذوالجناح و ذوالفقار همسان او
مرگ بادت ای عدو
اکبرم گشتست شهید ناله کن یاران او
مرگ بادت ای عدو
عباس فرقش شکست قطع شد دستان او
مرگ بادت ای عدو
قاسمم گشته شهید و اکبر غم پرورم
بر شهیدان سرورم
عباس نامد ز القمه دیده است حتما مادرم
بر شهیدان سرورم
زینبم دارد عزا “واویلاخواهرم
بر شهیدان سرورم
غم زده و داغ دارباشد سرای کربلا
یا حسین خون خدا
خیمه در آتش کند غوغا به پا
یا حسین خون خدا
گوش دختر بچه ها پارست از روی جفا
یا حسین خون خدا
حضرت سجاد داغ دار برادر شد فغان
یا صاحب الزمان
حضرت عباس شهید شد آن قهرمان قهرمان
یا صاحب الزمان
زینب از بهر برادرها شدست گریه کنان
یا صاحب الزمان
ای زمین کربلا ای بی وفای بی وفا
شد شهید خون خدا داد از جفا داد از جفا
قتلک دریای خون شد
قتلک دریای خون شد
قتلک دریای خون شد