الا که آمدنت خرّمی ایام است
جهان بدون ظهور تو بی سرانجام است
هزار جمعه گذشته است و من نفهمیدم
که در تمامی آنها هزار پیغام است
اگر تو دست نگیری اسیر خواهم شد
در این زمانه که هرجا که پا نهم دام است
در این زمانهی تشویش و اضطراب، فقط
دلی که انس گرفته است با تو آرام است
دعای عهد شهیدان دوباره یادم داد
کسی که با تو وفا کرد نیک فرجام است
گذشته است ز نام و رسیده است به تو
هرآنکه گشت فدایت شهید گمنام است
به سروهای به تابوت آمده سوگند
نمرد هرکه برایت جوان ناکام است
به حکم عشق بمیریم و باز زنده شویم
و عشق گم شدهای در میان احکام است
در آن میانه که خون گشته است شرط بقا
کفن برای شهیدان لباس احرام است
فدای آن بدن بی کفن که روی زمین
برهنه گشت ولی آبروی اسلام است