به کسی جز ابوفاضل ندهم سر ندهم دل
سرِ خوانَش، پیِ نانش، همه عالم شده سائل
سرِ کویَش، سوی رویَش، دل من شد متمایل
....
برسانم به حریمت، چه حریمی چه رواقی
ابوفاضل! تویی ساقی، بده جانا میِ باقی
میِ باقی، میِ باقی، یعنی چای عراقی
....
تنِ خونین، لب دریا، چه نمازی، چه وضوییست
بده یک قطره از آن مشک، چه شرابی چه سبوییست
عموی ناز رقیه، چه عزیزیست، چه عموییست
تویی عاقل، تویی عاشق، تویی منطق، تویی احساس
کوه غیرت، کوه عزت، کوه مردی، کوه اخلاص
یا به قولِ، عراقیها، امامعباس، امامعباس