لطفا حداقل دو حرف را وارد کنید ...
جهان به جلوه­ ی نور و سرور مهمان است
جهان به جلوه­ ی نور و سرور مهمان است

شنبه، 13 مرداد 1397 - میثم مطیعی مدت زمان:15:46

دانلود مداحی ها و نوحه های میثم مطیعی با لینک مستقیم دانلود همراه با متن نوحه و متن مداحی

جهان به جلوه­ ی نور و سرور مهمان است
که ماه، ماه رسول خداست، شعبان است
طلوع این همه یوسف به صبح کنعان بین
ستارگان محرّم به ماه شعبان بین
نسیم مهر و وفا از مدینه می­ آید
شمیم کرب­ و بلا از مدینه می­ آید
چه لاله­ ها که به گلزار مصطفی رویید
که عطر روشنشان تا عراق و شام رسید
شکوه خلقت ایزد حسین آمده است
تمام دین محمد، حسین آمده است
بخوان تو آیه والشمس وضحی­ها [1]را
سپس نگر تو قمر را، اذا تلاها [2]را
امیر لشگر خورشید، ماهتاب فرات
جمال چهره ساقی کربلا صلوات
فدای چهره­ ی خندان و مهربان حسین
علی دیگری آمد به خاندان حسین
به مهر شب همه شب خیره می­ شود به رخش
و إن­ یکاد[3] به لب بوسه می­ دهد به رخش
به ذکر دوست دل عاشقان شود آباد
وزیده عطر مناجات حضرت سجاد
تمام غصه و آهیم یا رسول الله
به انتظار نگاهیم یا رسول الله
به آه و درد دل ما مگر تو گوش کنی
حکایت غم و شکوا مگر تو گوش کنی
اگرچه گاه چو ابر بهارمی­ باریم
هنوز بغض فروخورده در گلو داریم
بیا و بنگر در ماه پرسعادت خویش
به سوز آه غریبان به حال امت خویش
چه زخم­ ها که نشسته به جان امت تو
چه فتنه ها شده برپا میان امت تو
اسیر خیل برادرکُشان بی­دردیم
دچار کینه­ ی کودک­ کُشان نامردیم
چه قلب­ ها که پر از آتش حمیّت شد
حجاز باز گرفتار جاهلیت شد[4]
شده است کعبه گرفتار خیل نا اهلان
اسیر مانده حرم در کف ابوجهلان
همین قبیله که سرگرم تاج و تاراجند
بجای ایمان محو سقایة الحاجند[5]
نمازشان نبُوَد جز نماز شمر و یزید
طوافشان نبُوَد جز به گِرد کاخ سفید
نهاده عزت اسلام و سخت پست شدند
ز ترس و ذلتشان کدخدا پرست شدند
ز ما مگیر خدایا شکوه عزت را
امانت شهدا را، غرور و غیرت را
حسینی است، ابالفضلی است غیرت ما
به خواب نیز نبیند یزید ذلت ما
مقدّر است که در این جهاد پیروزیم
قسم به خون رضایی­ نژاد پیروزیم
قسم به تک تک آلاله­ های این گلشن
علی محمدی و شهریاری و روشن
به تشنه­ کامی عباس­ هایمان سوگند
به دست بسته­ ی غواص­ هایمان سوگند[6]
در این مجاهده کوتاه آمدن هرگز
و با یزید زمان راه آمدن هرگز
بگو به هرکه در این معرکه کم آورده است
بگو که بیرق خود را نمی­ نهیم از دست
اگر خدای نکرده هوای آن دارید
که باز بهر ولی جام زهر پیش­ آرید
فقط نه جام شما را به قهر می­ شکنیم
که دست ساقی هر جام زهر می­ شکنیم
شکوه عزت این خاک تا به افلاک است
حریم آیه نفی­ سبیل[7] این خاک است