چه خبر بدی رسید
سید محروما پرید
حاج قاسم منتظره
سید ابراهیم داره میره
کاشکی میمردم این خبرو نمیشنیدم
آی دل آشوبم چقده آه کشیدم
سر خم می سلامت شکند اگر سبویی
الهی از سر رهبر کم نشه یه تار مویی
غصه تمومی نداره بهار بند خزونه
آتیش گرفتم به خدا دنیا کجاش گلستونه
کاشکی این دنیا یه خودی نشون میداد
کاشکی این امید یه ذره امون میداد
بنویسید شب تار سحر میگردد
یک نفر مانده از این قوم که بر میگردد