بسم رب العشق دارم باز خلوت میکنم
خسته از دنیام احساس کسالت میکنم
من گنه آلوده ام کرده خودم فهمیده ام
چشم از من برنداری زود عادت میکنم
قربون ابروهای بهم پیوسته است حسین جان
قربون مژه های خاکیت یا ابا عبدالله
تو خونه ی خولی بهم پیوسته بود
هر کجا دیدی حواسم پرت شد من را بزن
مال دنیا گیرم انداخته روزگار از تو دورم کرده