بگو که برام گریه کنن گریه کنا
تا ده سال توی منا (1)
گریه کنن برای من
با روضههای کربلا
گریه کنن آخه یه عمره یاد غمش دل و سوزونده
گریه کنن برا شهیدی، که بدنش رو خاکا مونده
شهیدی که شد، چشمای آسمون، غرق اشک عزاش
عمریه روضه خوندم براش
قُتِلَ الحُسَین بِالسَّیفِ وَ السَّنان وَ الحَجَرِ وَ العَصا (2)
مظلومٌ عطشانٌ بکربلا
حالا که نمونده رمقی توی پاهام
از اثر زهر هشام
یادم میاد مصیبت
اسیری کوفه و شام
آبله بود، به روی پاها، لاله میریخت به روی خاکا
روضه میشد دوباره بر پا، هر کی میگفت کجایی بابا
می رسید به گوش، از روی نیزه ها، آیه آیه صداش
عمریه روضه خوندم براش
قُتِلَ الحُسَین بِالسَّیفِ وَ السَّنان وَ الْخَشَبِ وَ العَصا
مظلومٌ عطشانٌ بکربلا