یادگار برادر پاشو از روی خاک ها
به خدا سخت قاسم تو رو میبینم اینجا
گریه میکنم برات رسیدم بالا سرت
آخه چی جواب بدم عزیزم به مادرت
آه و واویلا
رو لب ان تنکرونی
میخونی بین دشمن
زره بر تن نداری
اومدی با یه پیرهن
نرو از کنار من
شاخ شمشاد حرم
اینا رحمی ندارن
تازه داماد حرم
آه و وا ویلا
آه و وا ویلا
کاکل غرق خونت
طاقتم رو ربوده
دیگه از ضربه سنگ
همه اعضات کبوده
نه کلاه خودی و
نه زره داری به تنت
زده بیرون بمیرم
استخون بدنت
آه و وا ویلا