اگرچه دست و پا گم میشود دل میشود پیدا
گره از مشهد و قم وا نگشته بر نخواهد گشت
برادر خواهری اینگونه ، مشکل میشود پیدا
ز هر دلشوره ای دل را به دریای تو باید زد
که قدر اشک از امواج ساحل میشود پیدا
دو دلبر از جناب حضرت موسی بن جعفر
چون حسین و زینبی حیدر شمایل میشود پیدا
دل ایران ز لطف سایه خورشید مشهد گشت
و قم همشیره اش چون ماه کامل میشود پیدا
بدون ذهر هم معصومه دور از رضا میمرد
مثالش زینب کبری دلایل میشود پیدا
تو قول دادی آشنای هم بمانیم
شانه به شانه پا به پای هم بمانیم
تا دست در دست عصای هم بمانیم
تا آخرین لحظه برای هم بمانیم
از روی تل دیدم سوی گودال رفتی
آنقدر دست و پا زدی از حال رفتی
انگار خاک کربلا آتش گرفته
موی تمام بچه ها آتش گرفته