نمیدانم که میباشم؟ کجا بودم؟ کجا هستم؟
اگر عاقل اگر دیوانه خود را بر شما بستم
برانیدم نخواهیدم به عالم گفتم و گویم
که از جام شما سیراب و از جوی شما مستم
عطا دیدم خطا کردم از این در رو نگرداندم
نمک خوردم نمکدان را شکستم عهد نشکستم
اگر زنجیر خود را پاره کردم باز میگویم
الا ای جان زهرا من سگ کوی شما هستم
عجب نبود اگر در خردسالی یا حسین گفتم
که پیش از خلقت خود دست از غیر حسین شستم
گه خزانم گه بهارم یا حسین
هر چه دارم از تو دارم یا حسین
روز من تو شب من تو همه عمرم تو
تو چه کردی که من از خواب و خوراک افتادم
سائل این درم و نوکر مادر زادم
بابی انت و امی همه اجدادم