یک طرف غرق خون مشک اب بر زمین
یک طرف زاده بوتراب بر زمین
ای همیشه تکیه گاهم دست تو میان راهم
بعد تو چه ها شود با کودکان بی پناهم
دلاور لشکر من امید اب اور من بمان بمان در بر من
اخا اخا یا ابالفضل
**********
مثل این ابرویی که ز هم وا شده
از غم رفتنت قامتم تا شده
تو به خاک این بیابان من کنار تو پریشان
رفته تا حرم صدای خنده های نیزه دارن
به خیمه ها قحط اب است به انتظارت رباب است نبودن تو عذاب است
اخا اخا یا ابالفضل
**********
دیدن زخم تیر می زند اتشم
گوییا نیزه از چشم تو میکشم
غرق خون سر رو روی تو بر زمین دو بازوی تو
بانوی شکسته پهلو دم گرفته پهلوی تو
من امدم در بر تو خودم شوم مادر تو فدای زخم سر تو