مجتبی رمضانی
ویژه حضرت فاطمه (سلاماللهعلیها)
... لحظهی جون دادن ...
یه خونه بود یه خونواده
خونه ی کاگلی و ساده
یه در داره باب المراده
همین درو از ریشه کندن
به اشک صاحبخونه میخندن
میان و دستاشو میبندن
هم دلشو سوزوندن هم خونشو سوزوندن
اونو رو خاک کشوندن
فاتح بدرو کشتنو و فاتحهاش هم رو خوندن
غلغله بود مدینه
آتیش و دود مدینه
همه حسود مدینه
کوچه طناب قنفذ غلاف بازو کبود مدینه
حسن گوشه نشینه یه غم داره تو سینه
چند شبه خواب میبینه مادرو میزنن توی کوچه های مدینه
... لحظهی جون دادن ...
نماهنگ لحظهی جون دادن با صدای مجتبی رمضانی ویژه حضرت فاطمه (سلاماللهعلیها)