معنی «هیهات منّـا الذلّۀ»ی او روشن است
هرکسی ذلت پذیرد در سپاه دشمن است
چشم هرگز برمدارید از طلوع آفتاب
میرسد صبح سرافرازی، دل ما روشن است
رزم ما سرمشق مردان مقاوم میشود
جوهر شمشیر ما آموزگار آهن است
همچو «عابس»، عاشقانه جوشن از تن وا کنید
زخم ها وقتی فراوان شد دعای جوشن است
دامنه دار است آری ماجرای عاشقی
عاشق او لحظهی آخر سرش بر دامن است
پیش مردانِ خدا دنیا ندارد ارزشی
آنچه در دنیاست ارزان است، قدر ارزن است
گفت در راه خدا از ما و من باید گذشت
کوفه اما سخت در اندیشهی ما و من است
پاسخ کوفه به خوبی های فرزند علی(ع)
هجمه بر تن، بردن سر، غارت پیراهن است
گفت پروا نیست ما را هر زمان، از سرگذشت
این چنین باید به راه آسمان از سر، گذشت