ارباب سلام من به پیکر تو
به پاره پاره حنجر تو
به روی نیزه ها سر تو
ارباب شهنشه ذبیح العطشان
تنت فتاده در بیابان
سرت حراج نیزه داران
عبا را بردن ردا را بردند
سر زخمی شما را بردند
کجای دشتی مقطع گشتی
گهی در گودال گهی در تشتی
غریب مادر
***********
ارباب چه کرده با تو شیب گودال
و پیکری که گشته پامال
و خواهری که رفته از حال
ارباب چه بد سر تو را بریدند
تن تو را به خون کشیدند
مگر که زینب و ندیدند
پناه زینب سپاه زینب
به مقتل مانده نگاه زینب
امانش رفته توانش رفته
میان گودال جهان زینب
غریب مادر
************
ارباب امان زتیر و خنجر و نی
امان زشمر و گندم ری
امان ز ضربه پیاپی
ارباب چرا زره به تن نداری
چرا تو پیرهن نداری
بگو چرا کفن نداری
هوای جنگ و دلی از سنگ و
زمین داغ و فضای تنگ و
زمین نا هموار و ذبحی دشوار
خودش را می زد عقیله بسیار
غریب مادر