دنبال تو می گردم وای از دل پر دردم
این قدر بدنت زخمه آروم بغلت کردم
یادمه می خوابوندمت روی شونم دردت به جونم
یادته اون روزا لالایی تو گودال واست می خونم
تنها کشتنت لب تشنه رو خاک صحرا کشتنت
وقت مغرب پیش زهرا کشتنت
آخر اومدم تو قتلگاهت با سر اومدم
زیر دست و پای لشکر اومدم
مادر نفست تنگه واسه پیرهنت جنگه
روی صورتت جای زخمِ نیزه و سنگه
پیرهنی که واست دوختم و کی برده ای مادر مرده
صدای نالم رو هلال شنید انگار واست آب آورده
با هم می زدن تو رو پیش چشم عالم می زدن
با هم می زدن نیزه به پهلوهات محکم می زدن
نیزه می ده آزارم خورده گره تو کارم
مادر سرمو روی زانوی تو می ذارم
اومدی به دیدنم با حال خسته پهلوت شکسته
هنوزم روی صورتت جای دسته پهلوت شکسته
مادر اومدی قد خمیده وسط لشکر اومدی
دیدی من بی سر شدم با سر اومدی
تنها دیدمت با چادرِ خاکی تو صحرا دیدمت
دور و بر خیمه ی زن ها دیدمت