کجا من از تو خبر بگیرم
نشد یه سال من با تو قران سر بگیرم
یه لحظه دیدم که عیب نداره
زشته بگن که نوکرت صاحب نداره
کجای عالمی مسافر من
دلت نمیسوزه بخاطر من
منتظر مرگ من هستی اگه
من حاضرم امام حاضر من
شرمنده تر از من
میون عالم نیست
غریبی اما من عین خیالم نیست
یا صاحب الزمان