خبر اومد محرم
طبل سنج بچه های کوچمون
این گرون ترین حسینیه میشه
خیمه با چادرهای مادرامون
پیر غلامای قدیمی بین راه
سرشونو با ادب خم میکنم
دوسه تا بچه و گهواره دارن
پول واسه نزریاشون جمع میکنن
اینهمه بچه که واست میدوون
همه قربون علی اصغرتن
همه پرچم بگیرای دسته ی
شب سوم واسه ی رقیه تن
اینا دنبال علامت میدوون
دخترت میدووه پشت قافله
اینا سرگرم دوتا پروچمنو
دخترت پی هزار تا ابله
اینا که نامه نوشتن که بیا
بدجوری تورو گرفتار میکنن
چند سوای دیگه تو خیمه ها
با لگد بچتو بیدار میکنن