از خرابه دیگه بیزارم در و دیوارشم زشته
عاشق بازارم اینجا کوچه و بازارشم زشته
خوب تو میدونی چقدر پیراهن گلدارو دوست دارم
توی بازار پیراهن دیدم ولی گلدارشم زشته
چقدر نامردن اینجا
عروسک داشتمو له کردن اینجا
بهم خندیدن اینجا
النگومو ازم دزدیدن اینجا
قدم شکست خم شدم
ببین انگاری که هم سن عمم شدم
اصلا کجام سالمه
کدوم دختر سه ساله است که عصا لازمه
بابا حسین جان حسین
اینکه پیرم کردن آخر واسه همدردی خوبه
توی بازار زجر هلم داد باز نمردم اون وسط خوبه
حرف بد تا زد بهش گفتم مگه دختر نداری تو
با لگد هم زد همینجا رو که دور بودم ازت خوبه
همه جلادن اینجا
کجا بودی منو دق دادن اینجا
کتک بد خوردم اینجا
اگه عمم نبود میمردم اینجا
آخ کشت منو زجرِ بد
لگد میزد لگد میزد لگد هی لگد
شد باعث لکنتم جای انگشترش افتاده رو صورتم
بیا تو آغوشم بابای منی بگو در گوشم