سر کوچه عشق دنبال تو
می آیم به پرسیدن حال تو
من آنم که بار غمت را کشید
نشسته سر دوش من شال تو
تویی صاحبم خوش به اقبال من
منم نوکرت وای از اقبال تو
همه خستگی های تو مال من
همه دردسر های من مال تو
گره خورده زلف من به گیسویت
نماز خوانم در محراب ابرویت
حنین ما در می آید از مقتل
که این ناله من را میکشد سویت
حسین جانم ای جانم حسین جانم ...