بر دوش خود بریز دو زلف سیاه را
بالا مبر ز خسته دلان سوز و آه را

در”بست طوسی”تو چه رنگی دویده است
کز لطف می خرند سپید و سیاه را


موسی عصا به کف به حریم تو پای زد
تا دید می خرند دل”من عصاه”را

زاهد تو را پسندد و رو بر خدا کند
یارب مکن نصیب کسی این گناه را

در حرمتت که امر خدا نیز قائم است
دیدیم ایستاده سرِ پا اِلٰه را

کفرم مبارک است به تبریک من بیا
چرخانده ام به سوی رضا قبله گاه را

ایوان تو به کعبه تفاخر نمی کند
بر بنده,فخــر, عیب بود پادشاه را

بین تو و خدا به خدا مایل تو ام…!
شکر خدا که برد ز من اشتباه را

وقت ورود کفش سپارند خلق و ما
دادیم بوسه کفش کَـنِ کوی شاه را

مالی نداشتم ولی از جستجوی تو
انداختم میان ضریحت نگاه را

من در رواق آینه عکسم به طاق بود
دادند بر گدا به حریم تو جاه را

کفر مرا درآر و نشان جهان بده
رو کن که سجده کرده ام آن بارگاه را



مطالب مرتبط

خونمون این طرفه
خونمون این طرفه

پنج شنبه, 03 بهمن 1398

پخش
بسم رب النور نور کرب و بلا
بسم رب النور نور کرب و بلا

دو شنبه, 27 مرداد 1399

پخش
مدار عشق...
مدار عشق...

دو شنبه, 18 مرداد 1400

پخش
دیوونه منم...
دیوونه منم...

دو شنبه, 18 مرداد 1400

پخش