در شهر همدان جوانی بود که پنجشنبه های هر هفته به عیاشی میگذروند پدر که خیلی دلتنگ پسرش بود از پسر خواست تا همراهش برود گفت پسرم منم میبری من دلم تنگت میشه! میشه منم بیام؟ پسر که دید تیپش بده گفت بیا اما کسی نفهمه تو بابامی
حجت الاسلام دارستانی



مطالب مرتبط

کنترل نگاه به نامحرم
کنترل نگاه به نامحرم

سه شنبه, 20 آبان 1399

پخش
روش خدا در جذب آدم ها
روش خدا در جذب آدم ها

دو شنبه, 08 شهریور 1400

پخش
حکایت چایی ریز هیئت
حکایت چایی ریز هیئت

دو شنبه, 24 آذر 1399

پخش
حکایت نماز و بازار الاغ فروش ها!
حکایت نماز و بازار الاغ فروش ها!

چهار شنبه, 01 اردیبهشت 1400

پخش