إسمُ الحُسَینِ حائی، والبَدرُ مِنهُ بائی
حاء را از ابتدای حسین برمیدارم، باء را از ابتدای بدر (اباالفضل) برمیدارم
قُل یا قَلبُ، هذا الحُبُّ، دونَ الماءِ.. مائی
بگو ای قلب، این حب(عشق)، آب حیات من است؛ نه آن آبی که همه مینوشند
قِربةُ الحُبِّ اعذَبْ، مِنْ بقایاها نَشرَب
مشک حب (عشق) گواراتر است، و ما از باقیمانده آن مینوشیم
نَحنُ مَن قالَت زَینَب، لا نُغلَبْ
ما همان کسانی هستیم که زینب (س) فرمود، شکست نمیخوریم
«یا حسین یا ثارالله»
لا یوفی الدمَّ القُدسی، إلا تَحریرُ القُدسِ
قیمت این خون مقدس (خون حاج قاسم)، جز آزادی قدس نیست
هذا الثّارُ ، والاحرارُ، بسم الله ثاروا
این انتقام است! و آزادگان، به نام خدا قیام کردند
مَوعِدُ الأقصى صُبحا، وَفَتَحنا لَکَ فَتحا
وعده پیروزی نزدیک است، و ما پیروزی برایت رقم زدیم
وَعدُنا الآتی تُمحى، إسرائیل
وعده بعدی ما، اسرائیل را نابود خواهد کرد
«یا حسین یا ثارالله»