به علی بگو آقا جون
حواست به منم باشه
آخه دل خوشی عرب و عجمی
به علی بگو دتنگم
حرمم داره دیر میشه
خیلی وقته مارو نمیطلبی
چشماتوببند خیال کن یه زائری زیر بارون
که تو نجف شدی مهمون با چشمای گریون
خیال کن میان زائرا باشی سحر قراره پاشی که راهی
کربلا بشی
اللهم الرزقنا حرم حرم
یه حرم داره اربابو یه جهان گرفتارش
زندگی رو تو کربلا میبینی
یه دفعه میرسیم پابوس یه سالی تو هوای غم
یاد خاطره هامو اربعین
چشماتو ببند خیال کن با خستگی تو جاده
رسیدی پای پیاده شبت شب اون شب
خیال کن چه شوری چه فروغی
گمی میون شلوغی یاد بی بی زینب
اللهم الرزقنا حرم حرم
آرزو شده مشهد هم لک دلامون اما
یکی ما رو یه حرم ببره
هی بهم میگیم این روزا خدارا چه دیدی شاید
یه نگاهی کنه مارو هم بخره
حرف شده باز خیال کن نشستی کنج گوهر شاد
نگات به گنبدش افتاد چه حس شیرینی
خیال کن خراب بودی شدی آباد
کنار پنجره فولاد شفاتو میبینی
اللهم الرزقنا حرم حرم