عجز اگر آید به دیدارم جوابش میکنم
آخ اگر کوه احد باشد خرابش میکنم
پرده های کفر افتاد از طنین ناله ام
کفر اگر در پرده باشد بی نقابش میکنم
مدح علم باب طاها گرچه اینجا رسم نیست
در میان شامیان امروز بابش میکنم
دارم از بابابزرگ خویش ارث روشنی
در شعاعم ذره باشد آفتابش میکنم
آنکه حتی یک النگو در ضریح انداخته
با خدا در روز محشر بی حسابش میکنم
زنده باشم عمه جان من بعد ازین گهواره ای
عاقبت میسازمو نذر ربابش میکنم
سفره دار روضه ی بابا منم با دست خویش
گندمی گر نذر گردد آسیابش میکنم
آستین پاره ای دارم خدا را شاکرم
بر سرم در پیش نامحرم حجابش میکنم



مطالب مرتبط

گفتن یتیمم
گفتن یتیمم

پنج شنبه, 06 شهریور 1399

پخش