همه ی دنیا برای بقیه
سر گرد و خاکیتم برای من
بسه دیگه این تنور، اون طبق
یه کمم بیا بشین ، رو پای من
بابا جان
وقتی از بالا می افتادی زمین
نمی دونی چی میومد به سرم
همه رو شاید ببخشم ولی از
نیزه دار سر تو نمی گذرم
اون از اون که بی خبر رفتی سفر
حالا هم که اومدی نمی بری
راستی بهت گفته بودم تو کوچه ها
بازار برده فروشا، بگذریم
خیلی وقته ندیدمت
دلم برات یه ذره شده بود
راست می گن که یک شب بزرگ شدم
دندونای شیریم اصلاً دیدی
دختری که وصله ی جون تو بود
می دونی که چند شب، نبودی
من دست داشتم ، به تو از دور بوسه می دادم
بابا ، من فقط یه کم موهام سوخته، همین
یه کمم، کبود رنگم مگه نه
لباسام یه ذره نامرتبه
ولی من هنوز قشنگم مگه نه