شبی که ختم خواهد شد دم صبحش به دیداری

حاج منصور ارضی

بیشتر

شبی که ختم خواهد شد دمِ صبحش به دیداری
 
هزاران ساعتش وَللّهِ می ارزد به بیداری

سحر از تاب گیسوی‌َت به گوش باد گفتم..،گفت:
 
عجب یاری عجب یاری عجب یاری عجب یاری

منِ بی عُرضه حتی عرضِ حاجت‌هام می لنگد
 
گره در کار خود انداختم وقت گرفتاری

چه بر می آید از دستِ من درمانده جز گریه
 
اَقَلّاً دلخوشم با چشم هایم کرده ام کاری

برای سنگ‌ِ طفلان سر کوی‌َت..،سر آوردم
 
بیا دیوانه ات را مفتخر گردان به آزاری

وبال معصیت بال عروجم را ربود از من
 
کبوتر را قفس وِل می کند امّا به دشواری

 



مطالب مرتبط

حسین جان
حسین جان

پنج شنبه, 16 بهمن 1399

پخش
سلام من به مدینه
سلام من به مدینه

شنبه, 11 دی 1400

پخش