چه می شد از شب تنهایی من نور رد می شد

مسیر خانه ام از کوچه سرشور رد می شد

چه می شد بودم آن روزی که مولایم ز نیشابور رد می شد
 به اینها زیر باران فکر می کردم …خیابان در خیابان فکر می کردم
 دلم رفت و دلم برگشت…دلم با هر قدم برگشت
 در این حال و هوا ناگاه سرم  سمت حرم برگشت
 به من باب الجواد آغوش بازش را نشان می داد
 و گنبد روی دوش پنجره فولاد دستش را تکان می داد

 



مطالب مرتبط

شده حرف دلتو یه عمر
شده حرف دلتو یه عمر

چهار شنبه, 15 تیر 1401

پخش
بقیع و باید مثل عرش کنن
بقیع و باید مثل عرش کنن

پنج شنبه, 13 مرداد 1401

پخش
حسن مولا
حسن مولا

پنج شنبه, 13 مرداد 1401

پخش