تا درستم نکنی دست از‌ این در نکشم

این گدا دست به دامان بشود خوب‌ تر است

بعد هر معصیت از خوف به هم می‌ریزم

عبد اگر زود پیشمان بشود خوب‌ تر است

آنقدر سینه زنم تا که نجاتم بدهی

آتش‌ اینگونه گلستان بشود خوب‌ تر است

.  

اشک خوب است که با مرثیه آغشته شود

فیض وقتی که دو چندان بشود خوب‌ تر است

نام ارباب خودش مظهر اسماء خداست

ذکر العفو حسین جان بشود خوب‌ تر است

.

گر بنا هست کسی واسطه ی ما بشود

ضامنم شاه خراسان بشود خوب‌ تر است

***

امر کردی در همه اوقات فَابکِ لِلحسین
 کربلا و عمه ی سادات فَابکِ للحسین

.

بین قیل و قال افتادی و پا خوردی حسین
 از جلو شمشیر و خنجر از قفا خوردی حسین

.
 ناله ی یا ربنایت قطع شد ای تشنه لب
 آب را می خواستی ! نیزه چرا خوردی حسین !؟

.
 پیرمردی آمد و از دور می دیدم … ولی
 … کاش می مردم نمی دیدم عصا خوردی حسین

.
 بر روی جسمت چرا رفتند و بازی می کنند !؟
 در شلوغی تهِ گودال تا خوردی حسین

 



مطالب مرتبط

دل‌خوشی
دل‌خوشی

پنج شنبه, 08 مهر 1400

چه خوبه کربلا مخصوصا غروب کربلا
چه خوبه کربلا مخصوصا غروب کربلا

چهار شنبه, 30 آذر 1401

پخش