از خدا خواستم گدا باشم
سائل خانه ی شما باشم
نوکر دائم رضا باشم
در ره حضرتت فدا باشم
چکنم بی بضاعتم آقا
پس خودت کن شفاعتم آقا

توشه ام، اشک و سوز و آه من است
به نگاهت فقط نگاه من است
بار سنگینی ام، گناه من است
خانه ی امن تو پناه من است
رد مکن کلب آستانت را
در شمار آر میمهمانت را

ای امام رئوف و نورانی
کیستی تو که کعبه جانی
قبله ی قلب دوستدارانی
تو طبیب دل محبانی
دردها را تو خود مداوایی
هم دعا هم اجابت مایی

حرمت آشیانه دلهاست
پرچمت بر فراز منزلهاست
نام زیبات نَقل محفلهاست
یک نظر از تو، رفع مشکلهاست
تو که سرچشمه حیات منی
تو امید شب ممات منی

نغمه های نقاره ات زیباست
نقش های مناره ات زیباست
بر گرفتار، چاره ات زیباست
در ضمانت اشاره ات زیباست
منم آهوی راه گم کرده
بسوی تو پناه آورده

من شنیدم دل تو غمگین است
داغ جدت ز بسکه سنگین است
روضه اش بر تو رسم دیرین است
پلکهایت ز گریه زَخمین است
چه گذشته به او در آن گودال
آنزمانی که شد تنش پامال



مطالب مرتبط