بی ذکر علی صومعه و دیری نیست
کس را پی درک ذات او سِیری نیست
گفتند که از غیر علی چشم بپوش
هر جا نگرم علی بُوَد غیری نیست
***************
علی سری مگو در علم معبود
علی نوری که پیش از بود هم بود
علی چشم خدا دست خدا بود
خدا داند که کی بود و کجا بود
علی آه دل بشکسته دلهاست
علی فریاد از عصیان خجلهاست
مگر نشنیدی ان روزی که احمد
در ان خلوت سرای حی سرمد
به هر جانب که چشم خویش بگشود
علی بود و علی بود و علی بود