با گنبدت قشنگ شده آسمان ما

کهف حصین توست همیشه امان ما

مهمان شهرما شدی و میزبان ما

یاسید الکریم فدای تو جان ما

دارالسلام سوختن ما شدی بس است

اصلا همینکه هموطن ما شدی بس است

صحنت بهشت ما شد و جنت نشین شدیم

ما سنگهای خاره کنارت نگین شدیم

هفته به هفته راهی این سرزمین شدیم

از لطف آنچنانی تو اینچنین شدیم

که سائل و غلام حسینیم تاابد

بیتاب صبح و شام حسینیم تاابد

اوقات شرعی تو ز اوقات کربلاست

ساعات تو تداعی ساعات کربلاست

خیری که داده ای تو ز خیرات کربلاست

یعنی مقام تو ز مقامات کربلاست

سرمست ازین شراب پیاپی شدیم ما

چون کربلایی سفر ری شدیم ما

اینجا کسی برای سرت خنجری نبرد

عمامه و عبای تورا لشگری نبرد

نامردی از سر حرمت معجری نبرد

از دست و پای دختر تو زیوری نبرد

از خیمه ی تو آتش و دودی هوا نرفت

یک سم اسب هم روی جسم شما نرفت



مطالب مرتبط