شور به پا می کند، خون تو در هر مقام

می شکنم بی صدا در خود هر صبح و شام

باده به دست تو کیست؟ طفل شهید جنون

پیر غلام تو کیست؟ عشق علیه السلام

در رگ عطشان تان، شهد شهادت به جوش

می شکند تیغ را، خندۀ خون در نیام

ساقی، بی دست شد، خاک ز می مست شد

میکده آتش گرفت، سوخت می و سوخت جام

بر سر نی می برند، ماه مرا از عراق

کوفه شود شامتان، کوفه مرامان شام

از خود بیرون زدم در طلب خون تو

بندۀ حر توأم، اذن بده یا امام!

عشق به پایان رسید، خون تو پایان نداشت

آنک پایان من، در غزلی ناتمام



مطالب مرتبط

کیمیا داری خاک و طلا میکنی
کیمیا داری خاک و طلا میکنی

پنج شنبه, 18 فروردین 1401

پخش
دلم گرفته از همه دلم گرفته از خودم
دلم گرفته از همه دلم گرفته از خودم

دو شنبه, 13 اردیبهشت 1400

پخش
جوون امام حسین
جوون امام حسین

پنج شنبه, 26 اسفند 1400

پخش