بیا ببین حال زینبو
یه سال و نیمه که شدم آواره
خاطره ی تلخ رفتنت
هر لحظه برام روی تکراره
هنوزم تعریفی نداره حال و روزم
هنوزم وقتی که آب میخورم میسوزم
هنوزم چشممو به پیرهنت میدوزم
دلبرم برادرم تو رو به چادر زهرا مادرم
مثل اکبرت داداش دم آخری بیا بالا سرم