از روز ازل غلام این دربارم

من تحت لواء حیدر کرارم

صدبارِ دگر اگر به دنیا آیم

از دشمن مرتضی علی بیزارم

شاهم علی و باشد شرفم

من کلب درِ شاه نجفم

در دل دارم هر دم تب و تابش را

تا از کوثر نوشم مِی نابش را

گر از عشقش من را بِکِشد بر دار

من میبوسم آن دار و طنابش را

... ای جانم علی ، جانانم علی ...

 

بر غیر علی هر آنکه دل بسپارد

یا رو به صراط اهل بدعت آرَد

از نسل زنا و یا منافق باشد

هر کس به ولایت علی شک دارد

با مادر خویش در میان بگذارد

گویم که علی شاه و ولی است

واللّهه فقط حق با علی است

هر که خصم اوست از نظر افتاده

کل عمرش را در ضرر افتاده

بیچاره گشته یا که ور افتاده

با آل حیدر هر که در افتاده

... ای جانم علی ، جانانم علی ...

 

آنکس که علی را چو خدا پندارد

کفرش به کنار عجب خدایی دارد

همتای علی نخواهد آمد والله

صدبارِ دگر کعبه ترک بردارد

شاه است و قدر ، میر است و دلیر

در وادیِ رزم طوفنده و شیر

میدان مات و مبهوت علی مانده

موج دشمن از تاب و تب افتاده

از بس با سرعت میزند او ضربه

عزرائیل از تیغش عقب افتاده

... ای جانم علی ، جانانم علی ...



مطالب مرتبط