آن‌جا که اشک، پای غمت پا گرفت و بعد

بغضی میان سینه‌ی من، جاگرفت و بعد

وقتی که ذوالجناح، بدون تو بازگشت

این دخترت، بهانه‌ی بابا گرفت و بعد 

ابری سیاه بر سر راهم، نشسته بود

ابری که رووی صورت من را گرفت و بعد

آن‌جا صدای مادر دل‌خسته می‌رسید

آری! صدای گریه‌ی زهرا گرفت و بعد

همراه آن‌صدا، لب طفل سه‌ساله‌ات

ذکر محمّدا و خدایا گرفت و بعد

هرکس که زنده بود از اهل خیام تو

مویه‌کنان شد و ره صحرا گرفت و بعد

دور از نگاه غیرت عبّاس، رووی نی 

آتش به خیمه‌های تو، بالا گرفت و بعد

پس بر سنان کنند سری را که جبرئیل

شوید غبار گیسویش از آب سلسبیل



مطالب مرتبط

بسم رب النور نور کرب و بلا
بسم رب النور نور کرب و بلا

دو شنبه, 27 مرداد 1399

پخش
مدار عشق...
مدار عشق...

دو شنبه, 18 مرداد 1400

پخش
خونمون این طرفه
خونمون این طرفه

پنج شنبه, 03 بهمن 1398

پخش
دیوونه منم...
دیوونه منم...

دو شنبه, 18 مرداد 1400

پخش