حاج محمود کریمی
حضرت زینب (سلاماللهعلیها)
... خیبرشکن ...
تو خیمه هنوز من سرلشکرتم
بی تاب لب خشک اصغرتم
من خواهرتم جای مادرتم
ادامه داده هستی تو زنده بودنم رو
ادامه میدی با نگات نفس کشیدنم رو
با تیغ ابروهات ببر رگای گردنم رو
کسی نمیشنوه صدای مردنم رو
تو خیمه هنوز من سرلشکرتم
بی تاب لب خشک اصغرتم
من خواهرتم جای مادرتم
گلام چشم به راه تو خیمه موندن
نزن دست رد به سینهی من
تو خیمه هنوز من سرلشکرتم
بی تاب لب خشک اصغرتم
من خواهرتم جای مادرتم
یادت میاد چه روزگاری بود جوونیامون
داداش حسن همش و ان یکاد میخوند برامون
حالا رسیده وقت عاشقی بچه هامون
و ان یکاد بخون که راهی شن به میدون
میسوزه دلم یا رب یا رب تو
میسوزه برا خشکی لب تو
جانانه پذیر سهم زینبتو
دوتا دسته گل برات آوردم
عشق من من هنوز نمردم
تو خیمه هنوز من سرلشکرتم
بی تاب لب خشک اصغرتم
من خواهرتم جای مادرتم
ما با تو اومدیم که آخرش برات بمیریم
فقط تویی امیر و ما فدایی امیریم
ما اومدیم و دست خالی از درت نمیریم
باید تقاص خون اکبر و بگیریم
من دختر شاه خیبر شکنم
من آینه زهرا و حسنم
اون کس که برا تو میمیره منم
اذن بده که حقمو بگیرم
اشاره کن خودم برات میمیرم
تو خیمه هنوز من سرلشکرتم
بی تاب لب خشک اصغرتم
من خواهرتم جای مادرتم
... خیبرشکن ...
نماهنگ خیبرشکن با صدای حاج محمود کریمی ویژه حضرت زینب (سلاماللهعلیها)