هوای کربلاتو دوست دارم

صفای کربلاتو دوست دارم

رسیده بر مشامم عطر سیب

شبای کربلاتو دوست دارم

نگاهی کن به این دل تنگم

بببین تو حسرت حرم مونده

هنوزم عکس گنبد زیبات

تو قاب چشمای ترم مونده

یه لحظه هم تو رو از من

نمیتونه بگیره دنیا

نمیرم از در خونت

قسم به مادرت زهرا

روحی لک الفدا حسین جان

مریض عشقمو تو درمونی

نگفته حاجتم رو میدونی

چجوری آرومش کنم دل رو

همین که دید حرم رو بارونی

دیگه نفس کشیدنم سخته

من و بخر برا خودت آقا

به مو رسیده رشته ی صبرم

دیگه بُریدم از همه دنیا

یه لحظه هم تو رو از من

نمیتونه بگیره دنیا

نمیرم از در خونت

قسم به مادرت زهرا

روحی لک الفدا حسین جان

می بینه خواهرت تو گودالی

بالا سرت به پا چه جنجالی

یکی با نیزه و یکی شمشیر

برات نفس نمونده بی حالی

تنت به زیر سُم مرکب ها

جدا شده سر تو از پیکر

نمونده بین لشکر بی رحم

نه پیرهن برات نه انگشتر

بُنی یا بُنی عطشان

بُنی یا بُنی عریان

بُنی یا بُنی مظلوم

بُنی یا بُنی

روحی لک الفدا حسین جان

 



مطالب مرتبط